2ta ashegh

عشق پاک


ادامه مطلب
نوشته شده در پنج شنبه 5 ارديبهشت 1392برچسب:,ساعت 21:46 توسط M.H| |

نوشته شده در پنج شنبه 5 ارديبهشت 1392برچسب:,ساعت 21:26 توسط M.H| |

میگن:

دردرو از هر طرف بخونی میشه درد.

ولی درمان رو از آخر بخونی میشه نامرد.

مواظب باش واسه دردت به هر درمانی تن ندی

نوشته شده در یک شنبه 18 فروردين 1392برچسب:,ساعت 22:31 توسط M.H| |

یه روز یه دختره بوده عاشق یه پسره میشه اماپسره هیچ توجهی بهش نمیکنه چند روز میگذره بالاخره دختره توجه پسررو به خودش جلب میکنه و پسره عاشق دختره میشهچند ماه میگذره این دوتا عشقشون بهم بیشتر میشه یکسال دوسال چندین سال همینجوری میگذره پسره یه فکری به سرش میزنه میخواد ببینه دختره واقعا دوسش داره یا نه میره به دختره میگه من یه مریضی دارم که دیگه عمرم چند ماهی بیشتر طول نمیکشه دختر با شنیدن حرف پسر اشک تو چشماش جمع میشه و میگه این حرفو نزن پسره بهش میگه اگه من بمیرم تو چیکار میکنی دختره میگه منم میمیرم.دختره میپرسه اگه من بمیرم تو چی کار میکنی میگه امتحانش مجانیه میتونی امتحان کنی. پسره یه مرگ الکی برا خودش ترتیب میده تا عشق دختررو نسبت به خودش بفهمه.پسره میمیره تشیع جنازش میکننو خاکش میکنن اما پسر از دور وای میاسته به تماشای دختر که ببینه چی کار میکنه دختر با یکی دیگه میادو یه شاخ گل قرمز میندازه رو قبر پسرو میره با کس دیگه.پسر خیلی غمگین میشه بر حسب اتفاق دختررو ماشین میزنه و میمیره پسر وقتی میفهمه که عشقش مرده میره سر خاکش با یه دست گل سفید میگه یادته گفتی اگه من بمیرم تو چیکار میکنی اومدم تا ببینی چیکار میخوام بکنم و پسر تیغو میکشه رو رگش و گلای سفیدو با خون خودش قرمز میکنه و در کنار قبر دختر میمیره

نوشته شده در جمعه 25 اسفند 1391برچسب:,ساعت 9:59 توسط M.H| |

میگن عاشقا عشقشونو خوشگل میبینن

این دفه دیدمت خیلی خوشگل بودی!

نمیدوم هر دفه تو خوشگلتر میشی

یا من عاشق تر....؟!

نوشته شده در پنج شنبه 24 اسفند 1391برچسب:,ساعت 14:17 توسط M.H| |

دلم میخواهد نامت را صدا کنم!

یک طور دیگر!

جوری که هیچکس صدایت نکرده باشد!

یک طور که هیچکس را صدا نکرده باشم!

دلم میخواهد نامت را صدا کنم!

یک طور که دلت قرص شود که من هستم.

یکطور که دلم قرص شود که با بودن من,

توهم هستی

 

نوشته شده در پنج شنبه 24 اسفند 1391برچسب:,ساعت 13:53 توسط M.H| |

سلامتی سیگارم که حداقل اینو میدونم قبل از خودم هیچکس لباش بهش نخورده

نوشته شده در پنج شنبه 24 اسفند 1391برچسب:,ساعت 11:30 توسط M.H| |

نوشته شده در پنج شنبه 24 اسفند 1391برچسب:,ساعت 11:24 توسط M.H| |

آن شب که دلی بود به میخانه نشستیم

آن عهد که بستیم به پیمانه شکسیم

ای فاتح هر قلب همان طور که گفتی

ما عهد شکستیم ولی دل نشکستیم

نوشته شده در دو شنبه 21 اسفند 1391برچسب:,ساعت 23:17 توسط M.H| |

به تو نرسیدم اما خیلی چیزارو یاد گرفتم...

  یاد گرفتم به کسی که دوسش دارم باید دوروغ بگم

یاد گرفتم هیچ کس ارزش شکوندن غرورمو نداره

  یاد گرفتم توی زندگی برای این که بفهمم چقدر دوسم داره هر روز به یه بهانه ای دلشو بشکنم

یاد گرفتم گریه ی هیچ کسو باور نکنم.

یاد گرفتم بهش هیچوقت فرصت جبران ندم.

  یاد گرفتم دم از عاشقی بزنم ولی اما از کجا بگم از کی بگم

میخوام همین جا دلمو بشکونم خوردش کنم تا دیگه عاشق نشه
تا دیگه کسی رو دوست نداشته باشه

توی این زمونه کسی نباید احساس تورو بدونه وگرنه اون تورو می شکونه.

می خوام بشم همون آدم قبل کسی که از سنگ بود و دو رو برش دیواری از سکوت و بی تفاوتی...

می خوام تنها باشم...

نوشته شده در جمعه 18 اسفند 1391برچسب:,ساعت 18:29 توسط M.H| |

سلام روزگار....چه میکنی با نامردیه مردمان.....

من هم... اگر بگذارند....دارم خرده های دلم را چسب میزنم....

راستی این دل,دل میشود....!؟

نوشته شده در جمعه 18 اسفند 1391برچسب:,ساعت 18:17 توسط M.H| |

تنها که باشی

گاهی آرزو میکنی

یک نفر صدایت کند

حتی

اشتباهی!!!

نوشته شده در سه شنبه 15 اسفند 1391برچسب:,ساعت 19:39 توسط M.H| |

عشق آن نیست که یک دل به صد یار دهی

عشق آن است که صد دل به یک یار دهی

نوشته شده در شنبه 12 اسفند 1391برچسب:,ساعت 17:18 توسط M.H| |


Power By: LoxBlog.Com